ما یه روزایی تا حد کشت خوردیم ازاین زندگی، یه روزایی که زانوهامون خم شد از به دوش کشیدن زخمی که واسه مون زیادی بوده خیلی هم زیادی
ولی میبینی رفیق هنوز سرپاییم یعنی سرپاشدیم هنوز هم داریم دیوانه وار ادامه می‌دیم این سر پاشدن این ادامه دادن این رفتن تا تهش که شاید خودمون هم بدونیم اخرش سیاهی ،تباهی،پوچی هست؛
شاید تموم اینا همون معنی کلمه الهام بخش" امید "
شاید زندگی همون تندیدن ریشه های امید توی بند بند وجودت باشه 
امید یعنی همون شبی که اینقدر خودت رو ناتوان میبینی که دیگه هیچ تمایلی به دیدن خورشید یه صبح دیگه نداری، ولی بازهم ساعتت رو کوک می‌کنی که صبح آماده رفتن به سرکار شی
امید یعنی همون مرضی که می‌دونی، خوب شدنی تهش نیس ،کنترل شدنی نیست ولی بازم قرص میخوری 
امید
امید 
امید
محرکه زندگی، شاید هم خود زندگی باشه، کسی چه میدونه؟!
ولی هرچی که هست من خیلی وقته ندارمش!