به نام خدا

icarus

به روایت دورافتاده ترین ستاره ی اسمان ...

بده من دستت رو

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۹۹/۱۲/۲۱
اسمان

برگرد به این خونه

تو این مدت اتفاق های  زیادی افتادن!

مثل اون یه هفته ای که من نوتیف های گوشیم رو قطع کردم چون بودنت ۵ کیلومتر اونطرف من ولی پیام ندادنت منو عصبی و ناراحت میکرد.

چهارشنبه شب خواب یه قرار نصف و نیمه و بودن تورو می بینم

 

شنبه کار پیش میاد مجبور میشم یه سر بزنم پیام دادی دقیقا صبح همون شبی که خواب دیدم!

میگی دیر جوابمو دادی میگی میخواستم بگم بریم 

میگم نبودم 

میگی کل هفته بعد رو امتحان دارم

تف به این رشته  که همیشه اول امتحان اولویت زندگی شده

با خودم فکر میکنم یه بهونه ست شاید هر روز هم که امتحان داشته باشی ۲ ساعت رو وقت خواهی داشت ولی وقت نمیزاری واسم!

+سه شنبه شب هفته بعد

ساعت ۱۰ شب 

اون مانتو چرم مشکی روی کاناپه خونه الف ،یه عکس، منتظر نوتیف با اسم تو،میگی که مشکوکی و میخندی میگم ببین نیستم و میخندم

+پنچشنبه عصر

خونه تاریکه وسط سالن خوابیدم تصمیم به رفتم ندارم اصلا ،میگم حوصله یه اتفاق جدید ندارم ،یه بحث ،حوصله هیچی ندارم، بگذرم 

میدونم تو هستی به خودم میام دارم رژ جیگری رو میزنم و به لاک های مشکی ماتم که تو دوست داشتی همیشه، نگاه میکنم

با ماشین میم ر میریم

من و ر و ث و الف و ز

اهنگ میزاریم دیوونه بازی در میاریم

ماشینت رو می بینم کنارت می ایستیم 

نگات نمیکنم

رو کاناپه خاکستری نشستم 

از در میای داخل 

نگات نمیکنم

میای کنار کاناپه سلام میکنی بازم نگات نمیکنم

میشینی اونطرف تر 

پ میاد بینمون میشینه 

پ همونه که اون شب خونه الف میگفت تو مخش رو زدی اینقدر که این اروم و مظلومه مگه میشه اون جلو اومده باشه. 

اینقدر راحته باهات ،عجیب و اذیتم میکنه 

چرا کنار تو باید اینطوری بشینه 

لب پنچره نشستم میری که یه نیم دیگه برگردی 

ر میاد میگه پاشو حالا برمیگرده:))))

میای واسم اسپریم رو گرفتی

میرم تو اتاق دراز میکشم

میای تو اتاق 

میگی حالت خوبه 

میگم مرسی که گرفتی 

میری از اتاق

میام بیرون نگاهتو رو در اتاق میبینم:))

ذوق کنم؟ اره 

من زودتر همه میام بیرون 

شب بهت پیام میدم مرسی که واسم خریدی ،بگو حساب کنیم

بهم میگی چرا رفتی؟! 

بهت میگم بازم امتحان؟!

میگی نه میام

میگم اصراری ندارم

میگی نه وقت دارم

 

بقیش باشه واسه بعد:)))

۹۹/۱۲/۱۸
اسمان

‏من کی‌ ام که توو یه لحظه همه‌ چی هستم ولی هیچی نیستم؟

من تمام زندگیم داخل خودم و فکرهام حبس بودم گوشه اتاقم !

برگشتم نگاه کردم چند سال گذشته من هنوز بلد نیستم خوش بگذرونم،ته زندگی مگه چی داره واسم که اینقدر دارم سخت میگیرم

تصمیم گرفتم خوش بگذرونم ،اهمیت ندم به بی اهمیت ها

الف زنگ میزنه دعوتم میکنه

به خیلی چیزها فکرمیکنم

به ادم های جمع

کلنجار زیادی با خودم میرم

تصمیم میگیرم نرم ولی بعدش با خودم درگیرم کی میخوام دست از این تنهایی بردارم !کی میخوام اینقدر زندگی رو برای خودم جهنم نکنم!بازم نمی دونم!

صبح حاضر میشم میرم به جمع ملحق میشم 

تعداد کمتر شده 

ولی بازم اخرش به خودم میگم من واسه جمع ساخته نشدم ،دلم میخواد زودتر بزنم بیرون

"از( میم ب) متنفرم یه حالت اینکه اوووم چه قدر کول و باحالم داره در صورتی که یه ادم معمولیه مث همه بنظرم" 

به "ر"اون گنبد ابی روی کوه رو از پنجره نشون میدم

میگم بیا بریم اونجا ،میگه کی؟میگم هروقت تو گفتی،

میگه الان؟میگم اره،میگه گرمه ولش کن:/

منتظرم ببینم یه روز میاد منو ببره اون بالا یا نه !!

 

ر لپمو میکشه میگه عععع چرا اینقدر کش میاد :))

 

ر بامزه ست ازش خوشم میاد رفیق باحالیه

 

 بهم میگه جواد چون موهامو از ته زدم:)))

 

+روزمرگی هام رو مینویسم چون خاطره هام یادم نمیمونه باید یه جا ثبتشون کنم!!

 

 

 

 

۹۹/۱۲/۰۳
اسمان

1اسفند۹۹

با الف میریم که همون خیابون قشنگه رو متر کنیم و حرف بزنیم از روز رفتن

کنار همون دکه که نخود باقلا لبو و اش هرسال زمستون داره می ایستیم

اخ که چه قدر هوس کردم و امان از این ویروس لعنتی

ماشینت رو میبینم !

خودتم داخلش نشستی

نمیام سمتت

میرم سمت ماشین میم

دارم میرم که صندلی عقب بشینم چراغ میزنی 

همه چی یه لحظه یادم میره با ذوق میام میگم سلام چه طوری 

میگی به ر بگو کارش دارم://

میرم به ر میگم ر میگه برو بهش بگو چیکار داره میگم من نمیرم 

برنامه شام هست

چون تو هستی میگم و خدافظ و با این سرما و گرسنه تمام مسیر رو پیاده برمیگردم

چون به خودم قول دادم!

 

۹۹/۱۲/۰۱
اسمان

بیا حالم رو خوب کن چون تو میتونی

روانشناسم میگه 

 نسبت بهش یه امنیت کاذب داری!! یعنی وقتی بچگیتو یادت میاد یا شرایطی مثل گذشته پیش میاد ذهنت ، روحت میره سمت اون برای فرار شرایط!

امنیت کاذب من !

تو یکی قشنگترین اتفاق های زندگیم بودی در یه برهه زمانی که به قول امیرعباس گلاب 

تو از کجا پیدات شد که با دلم حرف زدی !!

ولی همیشه همه چیز به قشنگی نوشته هامون نیست!!

 

 

۹۹/۱۲/۰۱
اسمان