به نام خدا

icarus

به روایت دورافتاده ترین ستاره ی اسمان ...

دوشنبه به این خوبی مگه میشه؟؟!!

                                            

از معجزه های الهی اینه که خسته له داغون از دانشگاه میای دریخچال رو که باز می‌کنی با همچین صحنه ای مواجه میشی
قطعا دیدن همچین چیزی در یخچال خوابگاه فقط یه معجزه می‌تونه باشه ولاغیر:)))
کم کم داره باورم میشه امروز به طرز عجیبی روز خوبیه +شوکه کننده:))

۹۷/۰۱/۲۷
اسمان

این ها دیگه کین؟:/

بخوانید از اندر احوالات ما و همکلاسی هایمان:)

در نزدیکی های امتحان میانترم و همه در به در دنبال جزوه و رفرنس وفیلم و عکس هستن .بین این درگیری ها  استاد بیوشیمی مون  جزوه ش اومده کامل انگلیسی داده یکی نیست بهش بگه بابا ما ترمکی بیش نیستیم به بچگی مون رحم کن استااااد

خلاصه درحالی که کاسه چه کنم چه کنم دست گرفته بودیم برای ترجمه جزوه ها. این وسط اقای( ک )یه شب اومدن توگروه گفتن من ترجمه کردم پول میگیرم جزوه ها رو میدم .راستش من واسم مهم نبود پول بگیره نگیره مهم این بود کار من یکی حداقل راه می افتاد از شر رفرنس خوندن نجات پیدامیکردم ولی پسرای کلاس یه مخالفت سفت وسختی کردند که تو خجالت نمیکشی از همکلاسیات پول میگیری وهمین بچه بازی ها

در این طرف داستان هم دخترا میگفتن ما بمیریم هم ازشون جزوه  نمیگیریم  وباز هم از همون بچه بازی ها

 جریان کاملا  کنسل شد  و اقای (ک) گفتن که من به هیچ کس جزوه نمیدم منم که دیدم اوضاع ازاین قراره گفتم جهنم ضرر میشینم از رو رفرنس میخونم

تا اینکه امروز تایم 10 تا 12 کلاس نداشتم تو کتابخونه درحال سروکله زدن با اناتومی بودم اقای (ک) طبق معمول با عجله انگار اروم قرار نداره اومد بالای سرم گفت میشه این دوتا جزوه بیوشیمی ترجمه شده من رو بدید خانوم x فقط سفارش کنید جزوه رو به  هیچ کسی ندن ومن فقط پوکر تگاش میکردم

خانومXکیست؟یکی از همون دخترایی سفت وسخت  مخالفی بود که میگفت من بمیرم هم از اینا جزوه نمی گیرم:))

الان ما جزوه ش  رو نداریم فقط تو داری خوش حالی ؟ خداییش ایتا دیگه کین؟://با این کارا کجای دنیا رو قرار بگیرید؟

تمامی این کارها از نظر بنده بچه بازی وتماااااام

پ.ن اگه نمیگفتم تو دلم میموند:/

 

 

 

 

۹۷/۰۱/۲۶
اسمان

باتو تمام پاییز رو با یه چتر دوباره قدم بزنم...

                                                   

کتاب ✓نامه به کودکی که هرگز زاده نشد ✓


احتمالا دیدیم یا شنیدیم از گوشه و کنار که به خاطر دوست داشتن فردی،خودشو آتیش زده ، دار زده ،رگشو تیغ زده ،از ارتفاع خودشو پرت کرده پایین
به سطح پایین ترش فک کنیم
 شغل ،رشته ،دانشگاه رو ول کرده که البته همینم چیزکمی نیست و برابر هست به نابودی یه آینده یه زندگی اونم به خاطر چی؟!
ته تهش قرار چی بشه؟ اینکه با خوبی خوشی بهش برسی ،
فرضا هم رسیدی
کل خیابون های شهر که هیچ کل خیابون های دنیا روهم باهاش دست تو دست قدم زدی،
کلی لحظات  دونفره عاشقانه هم باهم خلق کردین


آخرش که چی ؟!


شاید به قول اوریانا فالاچی ،این احساس همون گرسنگی که بعد سیر شدن که سردلت میماند

+می‌دونم توهمین لحظه ها خیلیاهستن که دارن باتمام وجود عشق رو حس میکنن من برای این احساس شون احترام قائلم

 

۹۷/۰۱/۲۰
اسمان

هنرنزد سلف دانشگاه ما هست وبس


درپی اعتراضات دانشجویان به عدم تنوع غذایی سلف 
دانشگاه اومد یه حرکت خفن زده که مرز های خلاقیت رو یه تنه جابه جا کرد، لیست غذاهای اضافه شده به منو
خوراک مرغ لقمه (همون زرشک پلو با مرغ ظهرمون چهارتا دونه ذرت و هویج ریختن کنارش شد خوراک مرغ لقمه)
پوره سبزیجات (همون پوره سیب زمینی خودمون چندتا نخود فرنگی زدن تنگش یه اسم جدیدهم واسش گذاشتن ماهم که کلا نمی فهمیم)
خوراک لوبیا سفید با قارچ(قبلنا برای شام یه کنسرو لوبیا وقارچ میدادن با این متد جدیدشون همون کنسرو لوبیارو کردن سه قسمت ریختن تو ظرف میدن دستمون ،بابانکنید اینجوری ما گنجایش حجم این همه تنوع غذای لاکچری نداریم)
خوراک لوبیا چیتی(بافاصله دوشب از خوراک  لاکچری لوبیا سفید نوش جان میکنیم با این تفاوت که این سیب زمینی سرخ شده داره اون نداره مدیونید فک کنید بعد این همه مدت ما فرق لوبیا چیتی و لوبیا سفید فهمیدیم )
احتمالا در جریان یک لقمه انفاق دانشگاهها هستید ،جریان از این قرار که قبل اینکه به غذا دست بزنید زیادی غذاتون بریزید تو یه ظرف برای نیازمندان خیلی کار ارزشمندی هستا خیلی هم خوبه ولی مشکل اینجاست که ما خودمون بعدش فلافل  می‌زنیم سیر شیم  :)))

 

 

۹۷/۰۱/۱۹
اسمان