بخوانید از اندر احوالات ما و همکلاسی هایمان:)

در نزدیکی های امتحان میانترم و همه در به در دنبال جزوه و رفرنس وفیلم و عکس هستن .بین این درگیری ها  استاد بیوشیمی مون  جزوه ش اومده کامل انگلیسی داده یکی نیست بهش بگه بابا ما ترمکی بیش نیستیم به بچگی مون رحم کن استااااد

خلاصه درحالی که کاسه چه کنم چه کنم دست گرفته بودیم برای ترجمه جزوه ها. این وسط اقای( ک )یه شب اومدن توگروه گفتن من ترجمه کردم پول میگیرم جزوه ها رو میدم .راستش من واسم مهم نبود پول بگیره نگیره مهم این بود کار من یکی حداقل راه می افتاد از شر رفرنس خوندن نجات پیدامیکردم ولی پسرای کلاس یه مخالفت سفت وسختی کردند که تو خجالت نمیکشی از همکلاسیات پول میگیری وهمین بچه بازی ها

در این طرف داستان هم دخترا میگفتن ما بمیریم هم ازشون جزوه  نمیگیریم  وباز هم از همون بچه بازی ها

 جریان کاملا  کنسل شد  و اقای (ک) گفتن که من به هیچ کس جزوه نمیدم منم که دیدم اوضاع ازاین قراره گفتم جهنم ضرر میشینم از رو رفرنس میخونم

تا اینکه امروز تایم 10 تا 12 کلاس نداشتم تو کتابخونه درحال سروکله زدن با اناتومی بودم اقای (ک) طبق معمول با عجله انگار اروم قرار نداره اومد بالای سرم گفت میشه این دوتا جزوه بیوشیمی ترجمه شده من رو بدید خانوم x فقط سفارش کنید جزوه رو به  هیچ کسی ندن ومن فقط پوکر تگاش میکردم

خانومXکیست؟یکی از همون دخترایی سفت وسخت  مخالفی بود که میگفت من بمیرم هم از اینا جزوه نمی گیرم:))

الان ما جزوه ش  رو نداریم فقط تو داری خوش حالی ؟ خداییش ایتا دیگه کین؟://با این کارا کجای دنیا رو قرار بگیرید؟

تمامی این کارها از نظر بنده بچه بازی وتماااااام

پ.ن اگه نمیگفتم تو دلم میموند:/