به نام خدا

icarus

به روایت دورافتاده ترین ستاره ی اسمان ...

4:45 وهمچنان بیدارم...

4:50

یه هدفون که داره اهنگ ادل رو پخش میکنه
یه پنجره که داره اسمون ناب شب رو نشون میده
یه دختربه اسم اسمان که همچنان تمایلی به خواب نداره...
 
+کیا بیدارن؟اعلام حضورکنن:))
۹۶/۱۰/۰۷
اسمان

خیلی چیزاهست تودنیا که نمیشه ارزو کرد

1.کتاب هایی که درباره زندگی هایی درجنگ جهانی نوشته شده یه چیزی به خوبی لابه لای جمله ها وکلمه ها مشخص هست ..

یه ترس از اینده مبهم یه ناامیدی یه تاریکی مطلق که هرچه قدر بهش فکرکنی بیشتر فرومیری داخل این تاریکی..

2.هرچی روزارو بیشتر میگذرن بیشتر داخل این ناامیدی وترس از اینده ای که بی ثبات ومبهم  فرومیرم ...

3.هرچی بیشترجلو میره  به پوچ بودن همه چیز بیشتر شک میکنم یه نوع پوچی تو افکارو هدف وعلایق وحتی زندگی...

4.ترس یکی از بدترین حس  های دنیاست ترس ادمو فلج میکنه ترس ازدست دادن ادمایی که خیلی برات عزیزن ترس از دست دادن یه دلخوشی هایی حتی کوچیک ترس از برباد رفتن زندگی اروم

5.بااین وجود هنوزم روزنه های امیدرو مبینم حداقلش می خوام سعی کنم که ببینم زندگی بدون امید خیلی وحشتناک

6.یه موقعیت فوق العاده که از وقتی یادم میاد تورویاهام می دیدمش به خاطر محدودیت ها وبه خاطر خیلی چیزای دیگه که گفتش دردی رو دوانمی کنه از دست دادم به همین راحتی ...شاید اگه دوسال پیش بودم برام هضمش خیلی سخت بود دست وپای بیهوده برای رسیدن بهش زیادمیزدم با اینکه میدونستم نمیشه ..شاید دارم پذیرفتن شرایط بهتریاد میگیرم...نمی خوام بهش فکرکنم بیخیال

 شما چه خبر؟؟!!

 

 

 

۹۶/۱۰/۰۶
اسمان