به نام خدا

icarus

به روایت دورافتاده ترین ستاره ی اسمان ...

خاطرم نمانده که شهر من کجاست؟!

تو دودل بودن های رفتن و نرفتن و شدن ونشدن 

وطن میشه یه مسافر خونه که بلاتکلیفی نمی دونی باید چیکار کنی، چیکارنکنی؟! 

نمی تونی چیزی رو واسه خودت جدی کنی ،کار جدی انجام بدی، چون همیشه یه جمله پشتش گفته میشه؛اگر رفتی چی ؟ 

همه این انتظارها و دودلی ها داره میگذره و

تقریبا چند روز دیگه نتیجه پذیرش دانشگاهم میاد

و بی صبرانه منتظرم ببینم اون روز خوشحال ترین اسمان تو طول این زندگی میشم یا نه!

که  این انتظار 4ساله تموم میشه یا نه؟!

 

۰۰/۰۲/۲۷
اسمان

تو همیشه مثل یک قصه پر از حادثه ای!

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۰/۰۲/۲۷
اسمان