امتحانا وحشتناک سنگین شدن 

یه مغز خسته یه روح خسته تر صبح به زور از تخت پایین میارم کتاب و جزوه ها رو باز میکنم جلوش میگم فکرنکن فقط درس بخون!!

به هیچ چرایی دنیا فکر نمی کنم خودمو غرق میکنم میون اون همه عضله و رگ عروق و اعصاب

به اخرین روزهای امتحانم نزدیک میشم کلی مبحث دارم که هنوز نبستم امروز میشه گفت طلایی ترین روز من هست برای تموم کردن مباحث 

ولی

دیشب یه خواب  دیدم، خواب تو... 

حداقل تو خوابم ادم خوبه قصه باش!! 

یه خواب میتونه کل روزت رو به افتضاح بکشه، فکر کردنت بهت داره ذهنمو له میکنه 

نه خودت بیا نه خوابت... 

بزار هنوز هم تنها ادم خوبه قصه تو باشی! 

 

گفتم نمره یکی از درس هام که هم عملی هم تئوری بود از 7شدم6.2 نفرسوم، چهارم کلاس 

حس خوبه میده بهم که فکرت قوی تر از من نیست که منو از پا دربیاره با اینکه هر روز خسته تر از دیروز میکنه منو